۴-۷-۳-۳ گفتمان طبقاتی (فرا دست و فرو دست)
«زمان ساسانیان مردم به دو طبقه تقسیم میشدند، طبقه اشراف و طبقهی مردم عادی» این جملهی کلیدی در این فیلم است که به صورت درسی که دارد جواب داده میشود، به طور ضمنی، موضوع اختلاف طبقاتی زیاد مردم در جامعه کنونی را گوشزد می کند. عدم امنیتی که در فیلم به آن اشاره میشود خیلی روی اینکه خطر از طرف شرایط بد اقتصادی میآید تأکید میکند، تا روی ضعف ساختار حقوقی یا مسایل قضایی ایران است. فیلم روی این مسأله که فاصلۀ خیلی زیادی که بین طبقهی مرفه و مردم معمولی به تنگ آمدهای که چیزی برای از دست دادن ندارند پیش آمده، جدایی و خطر واقعی است، تأکید می کند. اگرچه برای انعکاس پر تضاد این اختلاف، یک خانوادۀ متوسط را محور قرار داده، تا بیننده فرض بگیرد اگر فاصلۀ سطح زندگی این قشر با طبقۀ متوسط این قدر است با طبقۀ مرفه چقدر می تواند باشد؟!
«از آنجا که فیلم، یک نظام بازنمایی است که دلالت های فرهنگی را هم تولید هم بازتولید می کند، ناگزیر با مسئله ی طبقه پیوند می یابد. از آنجا که صنعت فیلم، خود شیوه ی تولیدی استوار بر سرمایه و در طلب سود، لزوما با موضوعات مربوط به مناسبات قدرت پیوند می یابد که این نیز با موضوعات مربوط به طبقه مرتبط است (هیوارد،۱۳۸۶ :۱۹۸).»
فیلم با دقت روی تضاد طبقاتی گسترده در ایران انگشت گذاشته، چیزی که از آن به فرق میان «مرفهین و مردم عادی» تعبیر می شود. سیمین و نادر و ترمه شغل، آپارتمان، ماشین، مدرسه و جهاان بینی طبقه متوسطی دارند؛ حتی وقتی هم دعوا می کنند صدایشان را بالا نمی برند و به راحتی می توانند قاضی را تحت تاثیر قرار دهند. در مقابل، راضیه و حجت به شدت فقیرند و در حاشیه شهر زندگی می کنند و از قشر آسیب پذیر جامعه اند.
در جایی از فیلم پیمان معادی میگوید «معلمه را نیاورید برای بچهام بد میشود…» حجت میگوید «فقط بچههای شما آدم هستند، بچههای ما تولهسگند؟» جای دیگری میگوید «چرا فکر میکنید ما مثل حیوون میزنیم توسر همدیگه والله به خدا ما هم آدمیم…» جملات این شخصیت مدام حول اهراز هویت انسانیاش میگردد نه مسالهی پول. او آدمی است که در این جامعه تحقیر شده و دردش بیشتر این است تا اینکه چند تا طلبکار دارد. سیمین وقتی با اعظم خانم سر پول توافق میکند اولین جملهای که میگوید این است که چرا فکر میکنید من دارم برای پول میرم دادگاه.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
طبقه متوسط «ما» |
طبقه پایین «دیگران» |
زندگی کارمندی |
زندگی کارگری |
مرفه |
فقیر |
سبک زندگی روشنفکرانه و مدرن |
سبک زندگی مذهبی و سنتی |
اتکاء به قوه تعقل و تشخیص خود |
اتکاء به تشخیص مرجع تقلید |
اهمیت دادن به فرزند |
تلاش برای اهمیت دادن به فرزند |
دلیل می آورد |
قسم می خورد |
شک می کند/اتهام می زند |
متهم می شود |